۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

من بی تو!

به نام خدا


هزاران گونه استدالالِ محکم
که من بی تو بمانم، وَ تو بی من
ولی تنها یکی احساسِ مبهم
که می خواهد بمانیم عاشق هم!
(محب)
***
در مورد قافیه ها، ترتیب به عمد در 1، 3 و 4 قرار داده شده است.*
لطفا تفسیر و تأویلش کنید.*
الحمد لله مخاطبان "محب نوشته" از دو حال خارج نیستند، یا مرا می شناسند و یا نمی شناسند.*
آنان که مرا می شناسند که مطابق آن شناختی که از من دارند تفسیر می کنند، آنان که نمی شناسند هم که نمی شناسند! هر تفسیری می خواهند می کنند! و هما مطلوبان!!

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

شرحی خواهم نگاشت!

شرحی خواهم نگاشت
بر حاشیه غزل چشمانت
و در آن شرح سخن خواهم راند از شاهی،
که مات،
!رخ زیبای تو شد
***
غزلت مال خداست
لیک من می خواهم
شرح خود را به تو تقدیم کنم
!حیف که من مات توام
(محب)
در ذهنتان تفسیر و تاویلش کنید!